سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر خود را از معصیت ها پاک کنید، خداوند، دوستتان خواهد داشت . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 86 شهریور 4 , ساعت 11:0 صبح

برای ناب ترین منتظران: حزب الله لبنان
 

۱- به آقای «طلال سلمان» سردبیر روزنامه لبنانی«السفیر» گفتم : نظر شما درباره خلع سلاح حزب الله که این همه از سوی اسرائیل و گروههای ۱۴ مارس تبلیغ و تاکید می شود چیست ؟
کمی سکوت کرد . فکر کردم می خواهد پاسخی دیپلماتیک و ژورنالیستی بدهد و بگذرد. بقیه روزنامه نگاران ایرانی هم که در این جلسه نشسته بودند نیز مشتاقانه منتظر جواب بودند. پس از لحظاتی ، سرش را بالا آورد و گفت : می دانید که من از اهل تسنن هستم و حزب الله لبنان شیعه است . دیگر مطمئن شدیم که چه می خواهد بگوید . ادامه داد: همچنین می دانید که آقای « ژوزف سماحه» مدیر مسئول روزنامه ما هم مسیحی هستند . سکوت جلسه سنگینتر شد . بعد با لحنی محکم و صدایی رسا گفت : اما ما معتقدیم اگر حزب الله نبود و اگر این مجاهدان نبودند ، امروز لبنان این عزت و این سر بلندی را نداشت و هنوز اسرائیل ، بیروت را در اشغال خود داشت .نفسهای ما از سینه رها شد . وی اضافه کرد: خلع سلاح حزب الله یعنی آغاز تجاوزگریهای مجدد اسرائیل به لبنان . ما از حزب الله حمایت می کنیم و تمام مردم لبنان هم به حزب الله و سید حسن نصر الله عشق می ورزند .
این دیدار مربوط به بعد از جنگ سی و سه روزه نیست ! این دیدار دو ماه پیش از آغاز جنگ در بیروت و در زمانی که هنوز از حماسه تاریخی حزب الله و شکست سنگین ارتش به اصطلاح اسطوره ای اسرائیل خبری نبود صورت گرفت .

۲- در همین جلسه از تیراژ «السفیر» سوال کردیم . جواب داد تیراژ همه روزنامه های لبنان چیزی بین بیست تا بیست و پنج هزار نسخه است . اما از جای خودش بلند شد و رفت و نسخه ای از روزنامه سه چهار روز قبلشان را آورد و نشان داد و گفت : اما تیراژ این شماره ما بیست و پنج هزار نسخه نبود ! به محض انتشار نایاب شد و ما بسرعت پانزده هزار شماره دیگر از آن را منتشر کردیم اما باز هم پس از مدت کوتاهی از انتشار در کل بیروت نایاب شد . به صفحه اول آن که نگاه کردیم تصویری از سید حسن نصر الله بود که در کنار جمله «مصاحبه اختصاصی السفیر با رهبر جنبش حزب الله »کار شده بود .

۳- در خیابانهای بیروت و بخصوص منطقه «ضاحیه» عکسهای سید حسن نصر الله و دکتر احمدی نژاد و بشار اسد در کنار هم چاپ شده بود و دست به دست مردم می گشت . دو روز بعد ، وقتی به منطقه مسیحی نشین «حریصا» رفتیم . هنگام بازگشت از کلیسای معروف حضرت مریم «س» ، تله کابین ما را یکراست جلوی یک فروشگاه زنجیره ای بزرگ پیاده کرد و فروشنده وقتی به چهره های ما نگاه کرد ناگهان اورکتهای مدل احمدی نژاد را آورد و فریاد کشید: نجاد ! نجاد ! احمدی نجاد!
جالبتر از این عکسهای مختلف سید حسن نصر الله بود که در فروشگاه کلیسا به معرض فروش گذاشته شده بود .

۴- در جریان جنگهای سی و سه روزه ، یک نکته اجتماعی معمولا در بین خبرهای سیاسی و بین المللی مغفول ماند و آن ارتباط و همبستگی عمیق بین شیعیان و حزب الله از یک طرف و مسیحیان لبنان از طرف دیگر بود. در جریان جنگ دیدیم که مسلمانان و شیعیان منطقه ضاحیه توسط مسیحیان منطقه حریصا جای داده شدند . دیدیم که بانوی مسیحی خانم «ریم حیدر» با عبایی که از سید حسن هدیه گرفته بود با افتخار به دنیا سفر کرد و حزب الله و سید حسن را تبلیغ کرد. یا خواننده مسیحی خانم «جولیا پطرس» بر اساس سخنرانی حماسی و تاریخی سید حسن در میدان بزرگ بیروت ، آن ترانه را خواند که بسرعت فراگیر شد و حتی الان در گوشیهای تلفن همراه ایرانیها هم وجود دارد. معنا و علت این همراهی و همبستگی چیست و چرا مثلا در بین اقشار و طوایف دیگر این مقدار همراهی وجود ندارد؟
من البته این سوال را از کارشناس برجسته لبنان دکتر مسعود اسد اللهی در قالب یک مصاحبه تلفنی برای کیهان پرسیدم که ایشان هم البته جواب دقیق و خوبی از نظر مسائل سیاسی و بین المللی دادند اما من هنوز فکر می کنم مسئله فراتر از این حرفها باشد و شاید به نوع برخورد اجتماعی و عاطفی حزب الله و روابط عمومی قوی و کار تشکیلاتی بالای اعضای زن و مرد آن در جامعه لبنان برگردد.
سالگرد پیروزی تاریخی و بی نظیر جنبش حزب الله لبنان در برابر بزرگترین ارتش مسلح جهان بر مجاهدان پاکباز و هوشیار مقاومت اسلامی لبنان و بر همه آزادگان و رزمندگان نهضتهای رهاییبخش جهان فرخنده و مبارک باد.
چه خوب است که در سالگرد این حماسه عظیم ، دوستان وبلاگ نویس هم هر کدام به نوبه خود چیزی در این باره بنویسند و نخودی در این آش بیندازند و نگذارند این رویداد بی نظیر تاریخی کمرنگ و خدای نکرده فراموش شود



لیست کل یادداشت های این وبلاگ