سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شتابزدگی را واگذار و در حجّت بیندیش وخود را از پریشان گویی نگاه دار، تا از لغزش ایمن بمانی . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 86 بهمن 16 , ساعت 12:0 عصر

ادامه قسمت پنجم                                                                                                     قسمت ششم
د - انتخاب عنوان خلیفة الله به جاى خلیفة الرسول

ابوبکر بعد از کسب منصب خلافت، خاطر نشان کرد که یکى از مردم بوده و تابع است نه مبدع. او عنوان «خلیفة الرسول » را براى خود انتخاب کرد و همیشه یادآور مى شد که اطاعت مردم از او تا زمانى رواست که به راه راست باشد و همیشه باید او را نصیحت کنند. اما عمر، جانشین ابوبکر، نه تنها مثل او همیشه تابع نبود، بلکه در بعضى موارد به بدعت گذارى هم اقدام مى کرد. عمر، لقب «خلیفة خلیفة الرسول » را که از طرف مسلمانان براى او به کار مى رفت، به دلیل طولانى بودن آن و این که براى خلفاى بعدى ایجاد مشکل مى کند، نپسندید و عنوان «امیرالمؤمنین » را براى خود برگزید. براى عثمان هر دو عنوان امیرالمؤمنین و خلیفة الرسول استعمال مى شد. اما براى اولین بار در سال هاى آخر خلافت او، از طرف امویان عنوان «خلیفة الله » براى او به کار رفت.

با روى کار آمدن معاویه، به عمد، لقب «خلیفة الله » جاى «خلیفة الرسول » را گرفت، چرا کهادامه مطلب...

دوشنبه 86 بهمن 15 , ساعت 12:0 عصر

ادامه قسمت چهارم

4) بنى امیه و اسلام وارونه                                                                      قسمت پنجم

سیاست مالى خلفاى اموى (به ویژه معاویه و پسرش یزید) تفاوت هاى بنیادى با سیاست مالى خلفاى نخستین داشت. سیستم حکومتى معاویه کاملا سلطنتى و با تقلید از دربار حکومتى، روم و ایران بود. اختصاص دادن املاک خالص براى خاندان حکومتى، تمرکز بخشیدن به سازمان خراج و تخصیص درآمد حاصل از آن فقط براى خلیفه، مالیات بستن به مقررى کارمندان و مصادره نصف اموال ماموران عالى رتبه دولت پس از مرگ یا استعفاى آنان که در منابع اسلامى با عنوان «استخراج » از آن یاد مى شود، از مواردى بود که براى اولین بار در تاریخ اسلام از جانب معاویه با هدف بازسازى نظام مالى دولت اسلامى به اجرا درآمد، اما پر واضح است که در این بازسازى بیشترین سود عاید دستگاه خاندانى خلیفه شد نه دولت اسلامى. (32) یعقوبى مى نویسد: ادامه مطلب...

یکشنبه 86 بهمن 14 , ساعت 12:0 عصر

ادامه قسمت سوم                                                      قسمت چهارم

بنابراین در این بخش، انتقادى به عملکرد عمر نیست، اما اشتباه بزرگ وى در تقسیم ناعادلانه بیت المال در بین مسلمانان بود; بدین صورت که بین عرب و غیر عرب، زن و مرد، آزاد و موالى، سابقون و نو مسلمانان تمایز قائل شد و مدعى بود که نمى تواند کسانى را که همراه پیامبر مى جنگیدند، با آنانى که در برابر او شمشیر مى کشیدند و بعدا مسلمان شدند، برابر کند و بدین ترتیب به تقسیم نامساوى اموال براساس سابقه و نسب حکم کرد. (24) نتیجه این سیاست ایجاد شکاف طبقاتى عمیق بین مسلمانان شد. اما تا زمان مرگ عمر عوارض آن ظاهر نشد، چرا که عمر هیچ وقت به صحابه اجازه خروج از مدینه و سرمایه گذارى اموالشان را نداد و همواره مى گفت: ادامه مطلب...

شنبه 86 بهمن 13 , ساعت 12:0 عصر

ادامه قسمت دوم                                      
انصار                                                                                            قسمت سوم

گروه انصار در عصر نبوت، در راه اسلام، خدمات شایان توجهى انجام دادند; مانند شمشیر زدن و دوشادوش پیامبر در بیشتر غزوات بودن و مهم تر از همه، امان دادن به مهاجرینى بود که همه مال و منال خود را در مکه جاگذاشته و به مدینه پناه آورده بودند. انصار صادقانه در این راه تمام دارایى خویش را در طبق اخلاص گذاشتند و با مهمانان و برادران دینى خود تقسیم کردند تا جایى که حضرت فاطمه زهراعلیها السلام در خطبه اى آنان را «مهد اسلام و بازوى ملت » نامید. (12) به همین علت انصار در اجتماع شتاب آلود سقیفه خود را از هر حیث شایسته جانشینى پیامبرى مى دانستند که در خدمت و کمک به او از هیچ امرى دریغ نورزیده بودند. اما دو مسئله باعث ضعف و تزلزل در جبهه انصار شد: ادامه مطلب...

پنج شنبه 86 بهمن 11 , ساعت 12:0 عصر

قسمت دوم

ادامه قسمت اول ...کار مهمى که پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله وسلم انجام داد تغییر همین نظام ارزشى غلط بود. برخلاف جامعه جاهلى در جامعه اسلامى، تقوا و پرهیزکارى افراد بود که آن ها را در پایگاه انسانى بالایى قرار مى داد. گرچه پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم بیست وسه سال بى وقفه در این راستا تلاش کردند اما آن چه مسلم است یک دوره بیست وسه ساله براى منسوخ کردن یک فرهنگ جاهلى دیربنیاد، دوره بسیار اندکى است. لذا بعد از رحلت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم جامعه اسلامى آرام آرام به سوى تفکرات جاهلى بازگشت، تا آن جا که در سال 61 ق منظومه فکرى دشمنان امام حسین علیه السلام کاملا در چهارچوب عصبیت قبیله اى منحصر بود و همه چیز را از دریچه شعب و منافع شعبى خود مى دیدند.

مسئله دیگرى که به عنوان میراثى شوم از عصر جاهلیت به دوره اسلامى منتقل شده بود و ادامه مطلب...

شنبه 86 بهمن 6 , ساعت 12:0 عصر

مقدمه                                      قسمت اول

سانحه عاشورا و ابعاد مختلف آن، تحقیقات علمى فراوانى را به خود اختصاص داده است، اما به نظر مى رسد به یکى از وجوه این پدیده تاریخى که در حوزه «تاریخ اسلام » - به طور اخص - و در «تاریخ انسانى » - به طور اعم - اهمیت به سزایى دارد، کمتر توجه شده است و آن بررسى تاریخى «چرایى » رخداد کربلاست. چرا پس از گذشت پنجاه سال از رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم حاکمان جامعه اسلامى به آسانى به قتل و عام و اسارت خاندان او اقدام مى کنند و چنین مصیبت عظیمى را بر آل محمد روا مى دارند؟ چرایى این واقعه را در کجا باید جست وجو کرد؟ در نوشتار حاضر در حد توان به این پرسش پاسخ داده شده است.

1) مرده ریگ جاهلیت

بى تردید بخشى از علل و عوامل رخداد حادثه کربلا را باید در عصر جاهلیت جزیرة العرب و مناسبات فرهنگى، اقتصادى و سیاسى حاکم بر زندگى اعراب و قبایل ساکن در آن جست وجو کرد. اطلاق واژه جاهلیت براى دوره مورد نظر، خود گویاى واقعیت هاى غیر قابل انکارى است. به جز عده معدودى از صاحب نظران که نکات برجسته فکرى و مدنى براى عرب عصر جاهلى قائل اند، (1) بیشترین آن ها کاربرد واژه جاهلیت را براى این دوره بسیار با مسما مى دانند. بى شک استعمال این مفهوم داراى محدودیت زمانى و مکانى خاصى است; به این معنا که از نظر زمانى، مفهوم جاهلیت دوران دویست ساله قبل از بعثت را شامل مى شود، چرا که در قرون پیش تر، آن سرزمین مهد تمدن هاى مختلف بشرى بوده است که ما به وسیله قرآن از وجود آن ها آگاه شده ایم. ادامه مطلب...


لیست کل یادداشت های این وبلاگ